با درود فراوان به همراهان عزیز

جناب آقای خشایار طحانی عکاس این تصویر مستند هستن و لطف کردن و اجازه دادن تا عکسی که ثبت کردن رو نقد کنیم و بهتر دیدیم با توجه به رویکرد آموزشی وب سایتمون این نقد رو با اجازه ایشان در وب سایت منتشر کنیم تا بتوانیم نکات مهم و آموزشی را مورد بررسی قرار بدهیم. پس قبل از هرچیز نگاهی به عکس خواهیم کرد و سپس از زوایای مختلف به بررسی عکس خواهیم پرداخت. خوشحال خواهیم شد که با ما همراه باشید و در قسمت نظرات و دیدگاه ها مارا یاری کنید.

کادربندی و ترکیب بندی :

از نقطه نظر کادر بندی بخوبی در نگاه اول توجه بیننده به سمت سوژه جلب می گردد. قطع مربعی عکس و قرار دادن سوژه در وسط تصویر ناخودآگاه چشم بیننده را به سمت سوژه راهنمایی و هدایت کرده و باعث می شود تا لحظاتی را به سوژه بپردازد اما بدلیل ترکیب بندی نسبتا شلوغ عکس چشم بلافاصله منحرف شده و در لابلای درختان بدنبال سوژه ای دیگر جستجویش را آغاز میکند و پس از آن چشم مخاطب در امتداد شیلنگ آب حرکت میکند و در تشت آبی از حرکت می ایستد.

تعداد زیاد عناصر موجود در ناحیه فوکوس دوربین باعث می گردد تا نگاه بیننده برروی سوژه ثابت نگردد و این امر از زیبایی عکس کم میکند. بخصوص شاخ و برگ درختان پشت سر سوژه و شیلنگ آب موجود در عکس. تغییر در زاویه عکس  برداری و همچنین ترکیب بندی متفاوت تر میتوانست به خلق اثری به مراتب گیراتر و جذابتر بینجامد.

رنگی یا سیاه و سفید یا ترکیب هردو :

یکی از راه های جلب توجه بیننده به سوژه و یا رساندن مفهومی خاص به بیننده این است که عکس را سیاه و سفید کرده و سوژه را رنگ دار ثبت کنید و یا اینکه برعکس عمل نمایید. در تصویر عکاس سعی کرده تا از این شیوه بهره ببرد و مفهوم مورد نظرش را به بینده منتقل نماید اما نتیجه کار تا حدودی متفاوت و ناموفق جلوه میکند. دلیل این امر این است که سوژه و زمین و یا ابزار کار موجود در عکس بصورت رنگدار باقی مانده و فقط درختان سیاه و سفید شده اند، در واقع وحدت لازم بین عناصر موجود حفظ نگردیده و یک از هم گسیختگی بصورت ناخود آگاه به بیننده القا میگردد.

در این نوع ادیت وحدت بین اجزای عکس که در یک مجموعه مفهومی قرار میگیرند بسیار حائز اهمیت است. در این نوع ادیت می بایست اجزای تصویری که در یک مفهوم یا دسته قرار دارند همگی یا رنگی باشند یا سیاه و سفید. سیاه و سفید شدن نیمه بالایی و پس زمینه عکس و رنگی ماندن پیش زمینه و قسمت پایینی عکس به همراه سوژه به وحدت عناصر عکس و القای مفهوم مورد نظر لطمه زده است.

موضوع دیگری که در این عکس این ادیت را ناموفق جلوه داده است میمیک چهره سوژه است. چهره سوژه خندان و خوشحال نیست و در واقع حال و هوای سوژه حال و هوای رنگی نیست. سیاه و سفید و یا رنگی بودن اجزای عکس و حتی رنگ مورد استفاده میتواند مفهوم خاصی را به بیننده القا نماید که اگر هماهنگی بین رنگها، سوژه و یا حتی حالت چهره سوژه برقرار نباشد این نوع ادیت موفق عمل نمی نماید. هدف عکاس از این ادیت نشان دادن مقاومت زنان مناطق محروم محل عکاسیست که با وجود تمام ناملایمات موجود در محیطی که دنیای اطرافشان را سیاه و سفید کرده بازهم خودشان رنگ و شادی را وارد زندگیشان میکنند. در واقع این احساس عکاس در آن لحظه بوده و کاملا هم درست است اما ناراحتی موجود در چهره سوژه شاد و رنگی بودن سوژه را القا نمیکند بلکه غم و اندوه و یا رنج ناشی از یک کار اجباری را القا مینماید که قطعا سیاه و سفید است.

جمع بندی :

به طور خلاصه باید گفت اگرچه کادربندی عکس بخوبی انجام شده است اما ترکیب بندی شلوغ و نا منسجم عناصر موجود در عکس و همچنین ادیت نا هماهنگ با حالت سوژه و عناصر موجود باعث گردیده اند تا مفهوم عکس به بیننده منتقل نشده و از زیبایی تصویر کاسته شود. 

با سپاس از همراهی شما